از هر سمتی میرم دارم بر میگردم

از هرسمتی هم بر میگردم, دارم میرم. مشکل اینجاس, چرا اصلا عجیب نیس تا یکم گم بشم ؟

از هر سمتی میرم دارم بر میگردم

از هرسمتی هم بر میگردم, دارم میرم. مشکل اینجاس, چرا اصلا عجیب نیس تا یکم گم بشم ؟

یه کم...

سلام

اومدم یکم چیرت پرت بگم که به هیچی و اصلا به هم هیچ ربطی ندارند...

واقعا آّهنگ موشولینا اینقد قشنگه که وسط خیابون بخونیو بری؟؟



به این چندتا کلمه بفکرین...قیری ویری...هم بازی...کودک دوساله...دلم برات تنگ شده...کجایی خب؟



تفاوت؟به هر قیمتی نمیشه؟ ولی خب هر کی یه کاریو دوس داره...

به هر حااال دییییه!



هام هام!

بعدا.ن: هه هه...چیرت و پرت؟!؟!؟!؟ هه هه...هام هام!

نمیشه

خیلی سعی کردم اینجا س...یا...س.ی ننویسم ولی دیه داره مسخره میشه و مجبورم اینجا هم بنویسم...

بابا این دیه چه وضشه...

رضا وبه تو حدود ۲۰ ماین قبل آپ شد...هنوزم تو وبای به روز شدس...بعد اونایی که آپ میشن سه اگه در باره سیاست باشه {اونم فقط محالف} زود حذف یا بسته میشن...

اه اه اه...ما اینقد بی شعوریم؟ اس ام اس...مسنجر...وب...ااااه ه ه ه ه...





راسی سلام:دی

نبودم یه چند وقت!





عزیز دله من نیسش چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کجایی بی خبرم ازت؟!؟!؟!؟!:((:((

.

.

.

.

مواظب خودتون باشین یه وقت یکی به اسم امنیت ملی گازتون نگیره:دی

هام هام!

ول میگردم بیکار نباشم...

وقتی که داری از بیکاری میمیری...


وقتی که داری از دلتنگی کم کم یه کم یه کم چشاتو لوس میکنشو میبریشون که یه کم آب بازی


کنن...


وقتی که نیکوتینه خونت بالا ژایینه...


وقتی که فقط دوس داری آهنگی که میگوشی قشنگ باشه و اصلا نفهمی چی میگه...


وقتی که نمدونی خوابت میاد یا نه...؟!


وقتی که داری فقط ولگردی و وبگردی میکنی...در حدی که ۱۰بار میری تو یه وب و برای


بار دهم هم همون شوق رو داری  ومبینی که اا اینجا بودم که...


وقتی که همه سوق به خوابیدن دارن...


وقتی که میبینی یه کم باس انتظار کشید تا شاید شرایط بهتر شه...


وقتی که میدونی باس بگی...الحدلله...همه چی خوبه...ایشالا بهترم میشه...


وقتی که تو نمیدونی چرا میخای یه چیزی بنویسی...


وقتی که وقته هیچ کاری نیس...


وقتی که وقتی نیس...


.


.


.


میای یه پست بزاری...


{وقتی که تو یه آرشی که دو سال و 6 ماه و 12 روزته}


میای یه پست بزاری...


وقتی که به ته خوزئولاتت برسی...







چی میگی...؟







میگی








هام هام!!!


همین امروزه...

زندگی همین امروزه...

واقعا هست...خب یعنی هست دیگه...

شانس آدم و  تمام اتفاقاتی که در یک زندگی خلاصه میشه همین امروزه...

همین لحظس که تو زندگیه ما آدما بیترین تاثیرو داره...

میخای تغییر کنی؟ الان وقتشه...

میخای بمیری...؟ الان وقتشه...

میخای چه غلطی بکنی....خب همیل الان وقتشه دیه ه ه ه ه ...

همین امروزه...همین الانه...

.

.

.

هام هام!

بودن یا نبودن؟!

مسئله چیست؟

.

.

.

نوشتن یا ننوشتن!

اتفاقا مسئله اینه!



وقتی که هیچی ندارم دربارش بنویسم لازمه بنویسم!؟!

.

.

.

لازم بودن یا نبودن؟!

مسئله چیست؟



.

.

.

.

عجیب!زیاد! دوست داشتنی!

کمی؟ یا زیاد؟



مسئله چیست؟مسئله کدام است!؟

اصلا مسئله اینه که مسئله چیست؟!


دقت کردین این فونت خیلی جدی هستش؟!هه...



هام هام !

بالاخره...

..............................................................................................................................

بالاخره من آرشم...


من یه پسرم...


شاید یه کم احساساتی...



میدونم خیلی چیزا تمومیده...اما قلبه آدم...دله آدم...فکر و حواس آدم که تموم نمیشه...



خب من دلم تنگه برات...




همه چی احساسات نیس...آره...ولی یه بخشیش هس که...


هر چی میخایم زیره پام بزارم...هر چی میخام نخام نمیتونم...



آروین کجا خواستن توانستن است؟




من میخام که بتونیم هم خودمو راحت کنم هم اونو...نمیتووووووووووووووونم



احساسات چیه؟نمیخام...


حداقل دو کلام حرف...یه احوال پرسی...


هیچی که نباشیم حداقل با هم آشنا هستیم یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


من بغض دارم...من دلم تنگه...من احساساستیم...اما من آرشم...


من آرشه 25ام...آرشه 23ام...


دلم واس گذشتم تنگ شده...


نمیتونم بی خیالیمو ادامه بدم...


هام هام!

................................................................................................................................