از هر سمتی میرم دارم بر میگردم

از هرسمتی هم بر میگردم, دارم میرم. مشکل اینجاس, چرا اصلا عجیب نیس تا یکم گم بشم ؟

از هر سمتی میرم دارم بر میگردم

از هرسمتی هم بر میگردم, دارم میرم. مشکل اینجاس, چرا اصلا عجیب نیس تا یکم گم بشم ؟

باز

از بالا داشتم میومدم پایین یه لحظه به ذهنم رسید و رفتم جلو..


من:سلام.فروشنده.سلام داداش...:عزیز یاسه سوییسی میخام...یه نسبتا بزرگشو گرفتمو


اشانتیون{اشانتیوم؟هیچوقت نفمیدم کدومه؟!}هم هوگوباس..


خاستم باش یکم حرف بزنم ببینم کسی که عطر میفروشه چجور آدمیه که ایکاش ازین هوس ها


نمیکردم:


داش یاس رو پر میکرد گفتم:


:یاس بارون میخوره بش محشر میشه


"آره...{یکم فکر کرد بعد گفت}رشتت موسیقیه؟


:نه


"نقاشی؟


:نه


"چیه؟


:{با خنده}صنایع...مردونه تر از این حرفاس


همون لحظه یکی از نسوان رد شد


"{به دوستش که وایساده بود ازین کاغد عطریا میکنه تو چشمه عابر گفت:}این دختره با کو..ش بیوفته روت خفه میشیا!


اگه 10بار تو عمرم خنده تلخ زده بودم اون خنده ای که بش زدم{ در جواب نگاهی که بم کرد و میخاس بدونه برخوردم چیه در جواب تیکه ی خیلی با نمکی!که انداخته بود}همیشه جزء خنده های تلخیم میمونه که همیشه یادم میمونه! ×عجب جمله ای شد!×


خلاصه گفتم مارو باش و ملتو...خاستیم جامعه شناسی کنیم یکم خیره سرمون


این که شعبه هفت حوضه عطریات فاطیماس! بقیه در چه نقاطی از بدنه جنس مخالف در حال تفکرن؟ الله اعلم!


تازه مشکل اینجاس که اینایی که گفتم به هیچ وجه چیزه خاصی نیست!و طبیعیه!!


مشکل اونجا حادتر میشه که اگه اون جایه من این پستو مینوشت عنوان پستش یه چیزی تو مایه های "یه آدم اسکل"یه آدم ...خل"و قس علی هذا میبود!


پیشاپیش بگم که خودتی!



داریم با کله میریم تو اونجا که بش میگن قهقرا !





فلان نوشت: باز آذر ماه رسید


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد