-
سلام-خداحافظ
جمعه 5 آذرماه سال 1389 20:26
سلام...هرچیزی یه انتهایی داره...این وب به انتهاش رسیده ... میخام بیشتر یک جا بمونم و این همه آدرس عوض نکنم...یعنی شاید این دلیلم باشه...البت قصده اصلیم اینه که حجمه گسترده تری از خودمو بنویسم...تا بتونم بیشتر حرف بزنم...فکنم ... به همین دلیل دارم به آدرسی که در آخره پست هست میرم ...ابتدا بگم که برای دیدنه بهتره اون...
-
باز
یکشنبه 30 آبانماه سال 1389 15:04
از بالا داشتم میومدم پایین یه لحظه به ذهنم رسید و رفتم جلو.. من:سلام.فروشنده.سلام داداش...:عزیز یاسه سوییسی میخام...یه نسبتا بزرگشو گرفتمو اشانتیون{اشانتیوم؟هیچوقت نفمیدم کدومه؟!}هم هوگوباس.. خاستم باش یکم حرف بزنم ببینم کسی که عطر میفروشه چجور آدمیه که ایکاش ازین هوس ها نمیکردم: داش یاس رو پر میکرد گفتم: :یاس بارون...
-
not at all
جمعه 21 آبانماه سال 1389 20:43
هیچوقت فکرشم نمیکردم با شنیدن بویه فست فود و پیتزا دلم اینجوری برات تنگ شه هیچوقت فکرشم نمیکردم دلم اینجوری برات تنگ شه هیچوقت فکرشم نمیکردم دلم برات تنگ شه هیچوقت فکرشم نمیکردم هیچوقت
-
این
یکشنبه 16 آبانماه سال 1389 01:08
ساعت های الکتریکی تیک تاک ندارن رشد درختان گریه و خمیازه نداره زیبایی هوار نمیکشه زمینی که روش راه میریم آخ و اوخ نمیکنه ... .. . صداشون درنمیاد..بدونه اینکه حرفی بزنن توجه جلب میکنن...با سکوت این خیلی خوبه...تو عمقشون جذابیت دارن بدونه اینکه بگن بیا میری اما... اگه نخای بهشون توجه کنی اون ساعت برات یه ساعته. رشده...
-
آقای رییس جمهور
شنبه 15 آبانماه سال 1389 01:05
سلام آقای رییس جمهور سوالی دارم : هرچقد فکر کردم نتوانستم بفهمم مردمی که سرعت اینترنت شهریشان در پایتخت 54.6kbps است چگونه توانستند ابر قدرت اقتصادی دنیا شوند؟ خودمونیم...نکنه با وایمکس ایرانسل رفتی ابر قدرت شدی اومدی صداشم در نیوردی؟آخه سیـــــــــــــــــــــد من که میدونم چقد متواضعـــــی! بابا به همه بگو تک و تنها...
-
مملکته؟
سهشنبه 11 آبانماه سال 1389 12:53
تو اخبار ورزشی تصاویر مسابقات پرورش اندام جهانی در هند که اتفاقا ایران اول شده نشون داده نمیشه.یعد تصاویر کشتار 14.15نفر تو کشور فلانستان که داشتن گل کوجیک میزدن 10بار با جزئیات نشون داده میشه مملکته داریم؟!
-
یه سوال!
سهشنبه 20 مهرماه سال 1389 17:08
یه سوال تخصصی! هرجا میرم ملت از فی //لت//ر میحرفن که اه ه ه ه.فی //لت//ر م کردن!!! بعد یه عده دیگه میگن آخــــــی.حیوونیا تو ایران چه میکنن؟؟؟ اینجا یه سوالی هست اهالیه ایران؟! مگه شوما ها بدون فلان شکن مییییاین نت؟؟؟؟؟ آهای ایرانیییییا؟ بدون برنامه شکننده مگه میشه تو نت گشششششت؟!؟!؟ میگن طرف خرش شد باورش شد اینه...
-
من
شنبه 17 مهرماه سال 1389 03:40
من. به عنوان یکی از آفریدگان خداوند تمام عالم موجود. امروز رو برای تموم شدنه دنیا. روزه خیلی مناسبی میدونم مجکرم ------------------------ پ.ن: تغییرات حاصل شده در سیمای وبلاگ بدلیل گشت و گذاری که در مستعمراتمان{لینک دوستان} کردیم بوجود آمده! زیرا میلمان کشید اعلام موضعی نموده که ::: خودتان برای خودتان هورا نکشید :::
-
این
یکشنبه 11 مهرماه سال 1389 14:22
بعضیا چیزای خاص رو دوست دارن بعضیا دوست دارن چیزای خاص رو دوست داشته باشن بعضیا چیزایی که دوست دارن خاصه !
-
هیچی
دوشنبه 5 مهرماه سال 1389 03:01
هیچی سره جاش نیست
-
من
یکشنبه 21 شهریورماه سال 1389 01:45
من خوشحال نیستم -میدونم جلو اشکامو نمیتونم بگیرم -میدونم میدونی چرا؟ -مگه خودت میدونی؟!
-
نه
یکشنبه 21 شهریورماه سال 1389 01:42
سر از کارای خودم در نمیارم
-
اگه
یکشنبه 21 شهریورماه سال 1389 01:41
اگه خدا بودم رو دره دنیا مینوشتم لطفا نظافت را رعایت کنین !!!
-
تا حالا؟
یکشنبه 21 شهریورماه سال 1389 01:36
تا حالا کسی انگولکت داده؟ - نه حالا فک کن همه انگولکت بدن -اوه روزیه که زندگی انگولکت میده -نمیفهمم منم
-
تو
چهارشنبه 17 شهریورماه سال 1389 00:49
چیزی که همیشه دیوونه کنندس.همیشه دیوونه کنندس چشمای تو گناهی نداشتن چقدر همیشه دیر شده نازنین ـ من چقدر دیر شده الانم از همیشه دیرتر
-
پیشوا
چهارشنبه 10 شهریورماه سال 1389 16:53
بسم الله القاصم الجبارین وقتی که کاری کردی که به خاطر بازخوردش سعی میکنی از همه جا فرار کنی اما از همه جا فرار میکنی که از یک نفر فرار کنی میری اینور میری اونور که چشم تو چشم نشی باهاش اما فقط یه لحظه. . .میوفتی به پاش میگی یا علی غلط کردم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 9 شهریورماه سال 1389 02:12
-
هیشکی
یکشنبه 7 شهریورماه سال 1389 02:23
هیچ آدمی هیچ چیزی نمیدونه به هیچی اطمینان ندارم بهترین بهونس برای بی ارادگی
-
کدوم؟
شنبه 6 شهریورماه سال 1389 03:55
۳ یا ۴ روزه میخام ۵دقه فک کنم نمیدونم ۵دقه عقبم یا ۳.۴روز
-
!
شنبه 6 شهریورماه سال 1389 03:10
تا حالا شده دیوونه بشی؟ -نه اما هیج وقت عاقل نبودم راس میگی آره -تا حالا شده هیچی ندونی؟ نمیدونم
-
آی وانت
پنجشنبه 28 مردادماه سال 1389 01:10
میخام بنویسم انگار فقط باس بنویسم دوس دارم شاد بنویسم ینی نیمه ی پره سطل آشغالو نگاه کنم اما را دستم نیس تو کتم نمیره انگار مجبورم واقعا دوس ندارم این پست رو بنویسم اما انگار فقط مجبورم بنویسم
-
هبوط
یکشنبه 3 مردادماه سال 1389 02:29
هیچ راهی نیست از عالم خیال به اتاقم پرت نشم
-
اندر احوالات صنف کاسب و قشر مردمی !
یکشنبه 20 تیرماه سال 1389 13:20
این روزا من میگم هوا بس ؛؛ ناجوانمردانه ؛؛ گرم است و قلیل منکم متذکرون !
-
ح ی د ر م ر ی م ز ا د ه
یکشنبه 30 خردادماه سال 1389 03:31
من میگم آدما خیلی عجیبن تو چی میگی؟ آگاه باشید و بدانید که آن روز که او چیره است همچون همیشه ی گذشته.پست های وبلاگ هایتان زنده میشوند ! باشد که همه رسالت خود را بیانجامند! کی میدونه؟شاید همه فهمیدن!
-
یک سال !
شنبه 22 خردادماه سال 1389 01:00
به نام خدایی که در هم کوبنده ستمگران است " وخداوند سرنوشت قومی را تغییر نخواهد داد مگر آنکه خودشان وضع خویش را دگرگون سازند"((رعد11))
-
اشتب
چهارشنبه 19 خردادماه سال 1389 01:29
یک حرف جابه جا شد!!نه اون چیزی که میخاسم بگم شد! نه اونی که معنی داشته باشه! نه اصن نشد! ولی نخاستم درستش کنم! تاریخ هم همینجوری جلو اومده؟! باشد که آیندگان در موقع تایپ.فقط تایپ کنند!!! آمین یا رب العالمین! حالا غرض از مزاحمت که تو پست قبلی معلم فقط گفته بود " میدونیم" نگفته بود "مدیونیم"...این...
-
آن روزها
یکشنبه 2 خردادماه سال 1389 23:59
"""منطق""" رو وقتی یاد گرفتم که معلم سال سوم راهنمایی داشت درسای آخر کتاب علوم تجربی رو درس میداد و بعد از خنده بچه ها گفت: "همه ی ما مدیونیم که بین پاهامون یه چیزی هست"
-
!
چهارشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1389 00:20
همه یه اظهار نظری درباره ؛ انسان ؛ دارند! ما نیز بر آن شدیم که همچون پیشینیان و معاصران و آیندگان فلان! انسان:فریب کاری است فریب خورده! **و نگویید ایمان آوردیم بگویید مسلمان شدیم!"
-
داستان راستان !
یکشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1389 01:17
یه روزی یکی یه جایی یه جعبه سنگینی که از یه عالمه طلا ساخته شده بود رو برمیداره هی نمیتونه هی برمیداره هی نمیتونه هی برمیداره هی برمیداره اما نمیتونه هی هی هی هی اما نمیتونه چون جعبه سنگین بوده نه چون جعبه از طلا بوده آخرش کمرش میشکنه
-
بدون عنوان دیوونشم
جمعه 10 اردیبهشتماه سال 1389 23:55
ازین ور میرفتیم دیوونشم ازون ور میرفتیم دیوونشم ازون ور رفت دیوونشم از همون ور رفت دیوونشم ازون ور دیده نمیشد دیوونشم ازین ور رفتم دیوونشم از همین ور داشتم میرفتم دیوونشم ازون ور رسید دیوونشم ازین ور نرسیده بودم دیوونشم ازین ور طول کشید رسیدم دیوونشم ازین ور و ازون ور من رفتم و اون رفت من اومدم و اون اومد دیوونشم ازین...